مقصود این است که معتقد باشیم امام زمان(ع) فرزند امام حسن عسکری(ع) و دوازدهمین و آخرن امام از ائمه معصوم(ع) هستند که منصب امامت را عهده دار هستند، و پس از وفات پدر بزرگوارشان تنها نماینده مستقیم بشری خدا و مظهر رحمت او روی زمین، تنها مایه امید مردم در تاریکیهای ظلم و جور هستند و تا زمانی که فقط خدا میداند، از دیده عامه مردم پنهان خواهند بود و در پرده غیبت به سر خواهند برد. اگر کسی چنین اعتقاد و شناختی نسبت به حضرت مهدی(ع) نداشته باشدو با این حال مرگش فرا رسد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است، امام معصوم از نظر شیعه داری مناصب و شئونی است.(1) یکی از مناصب امام معصوم رهبریت جامعه است؛یعنی زعامت و رهبری اجتماع مسلمانان به عهده امام است. در این اجتماع رهبر میخواهد، هیچ کس تردید ندارد. شیعه و سنی قبول دارند جامعه به یک زعیم و فرمانده عالی نیاز دارد. سنی میگوید: رسول اللَّه (ص) بعد از خود کسی را به رهبری مشخص نفرممود، لیکن شیعه به دلایل قاطعی که داردمی گوید: این منصب پس از رسول اللَّه (ص) توسط شخص پیامبر که او هم از طرف خدا مأمور بوده، به علی(ع) واگذار شده و یازده امام بعد ازعلی(ع) هم مشخصاً تعیین گردیدهاند. منصب دیگرامام جانشینی پیغمبر در بیان دین است؛یعنی امام مرجعیت دینی جامعه را عهده دار است. همه دستورهای اسلام از طرف خدا به پیامبر(ص) وحی شد، لیکن زمان اجازه نمیداد، تمام قوانین اسلام بیان شود. نیزآن چه بیان شده بود، بعضاً نیاز به توضیح و تبیین و تفسیر داشت. چنان که برای قرآن کریم تفاسیر متعدد نوشته شده است.پیامبر(ص) علی(ع) را وصی و جانشین خود تعیین کرد و او را تعلیم داد، به طریق رمزی و غیبی همان گونه که خود از طرف خدا تعلیم یافته بود، به گونهای که در گفتهاش خطا و اشتباه نباشد به مردم گفت: بعد از من در مسایل دینی هر چه میخواهید از علی(ع) سوال کنید و از اوصیای بعد از او سؤال کنید. خطا و اشتباه گفته آنان نیست، و ناگفتهای از جانب خدا نیست مگر این که آنان میدانند، و هر چه آنان گفتند عین واقعیت و حق است. در واقع امام کارشناس اسلام است. هر سؤال دینی از او سؤال شود و او جواب دهد، جوابش متن اسلام است و اشتباه در آن راه ندارد. امام مثل یک مجتهد نیست که گاه حرفش اشتباه دراید و تبدّل رأی پیدا کند. امام آن چه بگوید، حق و واقع است. بنابر این دین را باید از امام گرفت. کسی که میخواهد دین داشته باشد، باید مرجع دینی خودش را هم بشناسد و بداند دین را ازکجا بگیرد. این که انسان دین داشته باشد، ولی دینش را از مأخذی بگیرد که ضد آن است، عین جاهلیت است، مثل این است که به جای آب، سم بخوری. کسی که امام زمانش را نشناسد، قهراً دینش را هم از او اخذ نخواهد کرد، در این صورت مرگ او مرگ جاهلیت است که در زمان جاهلیت مردم در حال شرکت و بت پرستی مُردند. منصب دیگر امامت شأن ولایت امام است. این شأن اوج مفهوم امامت است؛ یعنی امام علاوه بر داشتن مقام رهبری امامت امت و مرجعیت دینی و علم لدنی به کلیات وجزئیات اسلام و مقام عصمت دارای یک روح کلی، محیط برهمه روحها است. وحال معنویت کلی انسانیت است، او بر دلها مسلط است و اعمال مردم بر او عرضه مس شود و بر همد مردم حاضر و ناظر است. همان گونه که عالم محضر خدا است، محضر امام هم است، البته با عنایت الهی. چنین انسان کاملی همیشه باید بین مردم باشد و هیچ وقت نبوده و نخواهد بود که زمین از یک انسان کامل که امام است خالی باشد. امام صادق(ع) فرمود: "اگر در زمین بیش از دو نفر نباشد، یکی از آنان حتماً امام خواهد بود".(1) امام رضا(ع) فرمود: "زمین بی امام نمیگردد و گر نه فرو خواهد رفت".(2) در زیارت نامه امامان میخوانیم: اشهد انک تشهد مقامی و تسمع کلامی و ترد سلامی؛ گواهی میدهم که تو الان وجود مرا در این جا حس میکنی، و سخن مرا میشنوی و جواب سلام مرا میدهی".(3) پس امام حجت خدا در زمین و واسطه فیض الهی بر مردم است و از مقام بسیار بالایی برخوردار است. امامت بااین ویژگیها از چنان اهمیتی برخوردار است که بدون آن اسلام، اسلام نخواهد شد، چنان که خداوند خطاب به پیغبر میفرماید: "آن چه بر تو نازل شده (امامت علی(ع)) را برسان و اگر نرسانی، رسالت الهی را تبلیغ نکردهای."(4)نتیجه: مرا از شناخت امام زمان(ع) این است که بدانیم حضرت مهدی(ع) دوازدهمین اختر تابناک امامت (باشئون سهگانه: رهبری، مرجعیت دینی و ولایت مطلقه) است که از طرف خدا منصوب و به مصالحی از دیدها غایب میباشدو ناظر بر اعمال ما است. در واقع ما از او غایبیم، نه او از ما؛ ما هستیم که شایستگی دیدارش را نداریم و گر نه او حاظر و ناظر است و ولایت کلیه دارد.و در واقع اضطرار فریاد رس شیعیان است.این که در زیارت نامهها آمده:"عرفاً بحقک" یعنی به حق ولایت عارف باشیم و از ما به ما نزدیکتر است واز ما در به ما مهربانتر، چرا که عشق مادر غریزی است، ولی عشق آقا الهی و آسمانی است. او واسطه فیض الهی است و میخواهد آلودگیهای نشسته بر بال روحمان را بزداید، و به اوج آسمانها و کنکره عرش الهی پرواز دهد. او روزی که خدا میداند، ظهور خواهد کرد و سراسر زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود. بارالها! همه ما را از منتظران واقعی و یاوران حقیقی حضرت قرار ده. پی نوشتها:1 - ابراهیم امینی، دادگستر جهان به نقل از اصول کافی. ج 1، ص 334 و 335. 2 - همان. 3 - مفاتیح الجنان، ص 833 و 875. 4 - مائده(5) آیه 67.